رایا کاوهرایا کاوه، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

رایا الهه آسمانی

تولد 2 سالگی در مهد کودک

روز یک شنبه مورخ 7/8/91 مهد کودک فرشتگان طبق رسم معمولش برای بچه های متولد آبان ماه تولد برگزار کرد و چون تولد رایا 26/8/91 است در روزی که مسئولین مهدکودک اعلام کردند جشن برگزار شد . سال گذشته با خودم گفتم که دیگه تو مهدکودک تولد نگیرم ولی باز هم به خاطر رایا گفتم اشکالی نداره اما امسال باز هم بعضی از مادرها که شمع فوت کردن بچه هاشون تموم شد چون می خواستند دوباره عکس و فیلم از بچه هاشون بگیرن دست بردن توی کیک رایا و اصلاً توجه نکردن خوب این بچه هم داره عکس می ندازه این از بی فرهنگی این مادرهاست ولی من اونجا چیزی بهشون نگفتم ولی به مسئول مربوطه گفتم که این بی نظمی در مورد بچه های دیگه تکرارنشه ( امیدوارم ........!!!!!!!!!!!...
28 آبان 1391

اتفاقات خرداد ماه تا پایان تیرماه 91

  همانطور که قبلاً هم نوشته بودم خرداد ماه ، ماه خوشایندی برای ما نبود و رایا یه مریضی خیلی سخت گرفت . روزهای آخر خرداد مصادف شد با مکه رفتن مامانی و بابایی بهمن  ( امیدواریم هرکس آرزوی رفتن به حج رو داره خدا قسمتش کنه ) 12 تیرماه بود که مامانی و بابایی از مکه برگشتن و ما کلی بهمون توی مهمونی خوش گذشت اما چند روز بعد که همزمان بود با نیمه شعبان مادر مهری تو بیمارستان خاتم الانبیاء بستری شد و زانوش رو عمل کرد مادر مهری مهربون خیلی درد کشید و رایا هم که با عصا مادر رو می دید کلی گریه می کرد و می ترسید .اما بالاخره تموم شد و پای مادر هم خوب شده ولی تا 6 ماه باید با عصا راه بره . ( سلامتی همه دوستان رو از...
28 آبان 1391

آموخته های یک بچه مسلمان

توی پست های قبل گفته بودم که رایا اسامی امامها رو تا امام دهم می گه جدیدن یاد گرفته که دعا فرج رو با ما بخونه ، ذکر قنوت ، رکوع و سجده رو بگه ، اصلاً نمازبخونه ، صلوات بفرسته و ...  اسامی ائمه به سبک رایا ( تا امام دوازدهم ) : امام اول    علی امام دوم    حسن امام سوم    حوسین ( حسین ) امام چهارم   سچاد  امام پنجم    بابات ( باقر ) امام ششم   صاده ( صادق ) امام هفتم    کاظه  ( کاظم ) امام هشتم   سه سا ( رضا ) امام نهم    دباد ( جواد ) امام د...
16 آبان 1391

رایا و صدف در مهدکودک

خاله سمانه ( مامان صدف ) برای یکی یه دونه مادریه پیراهن خیلی خیلی خوشگل خریده بود که حتماً در پستهای قبلی عکش رو دیدید . دست خاله سمانه درد نکنه که اینقدر زحمت کشیده با این لباس دخترامون مثل دوقلوها شدند اما در مقیاس های متفاوت (رایای کوچولو و صدف قد بلند ) حالا این دو تا دوست مهربون با لباس های یکسان خیلی بامزه شدند . این اتفاق های زیبا در مردادماه 1391 به وقوع پیوست همونطور که توی پست های قبلی نوشتم مطالب رو از آخر به اول در وبلاگ قرار می دم از اینکه بی نظمی ایجاد می کنم من رو ببخشید اما خود این هم یه تنوعه .   مادر مریم امیدواره که دختر یکی یدونه اش دوست خوبی برای صدف زیبا باشه .  ...
16 آبان 1391

رایا در سرزمین عجایب

سلام به دوستان وبلاگی روز پنج شنبه 4/8/91 عمه ندا و پسر عمه های مهربون رایا رو دعوت کردن به سرزمین عجایب خیلی به رایا خوش گذشت مخصوصاً قطار دریایی اما به خودم قول دادم تا وقتی رایا بزرگتر نشده این جور جاهایی نرم چون رایا دلیل بعضی از کارها رو هنوز نمی دونه و فقط اذیت می شه . برای مثال آدریان و آریو اگر از رایا جدا می شدن ما کلی گریه و زاری داشتم و پسرهام خیلی حال نمی کردن یا اینکه از بغل ندا پایین نمی اومد و طفلک ندا مجبور بود دو تا بچه رو بغل کنه که رایا یا آدریان گریه نکنن . ولی تا دلتون بخواد ندا جون برای رایا قاقا لی لی خرید ( پشمک ، پفک ، آب نبات ، هات داگ و ... . ) و کلی دخترم بازی کرد &...
16 آبان 1391
1